سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق دختر و پسرای باحال

نفرین به فاصله ها

بنام خدای من ، خدای غریبه ی تنها

تا انتهای جاده ها خواستم بروم اما نشد ...

از این جاده ها هم نمی توان به انتها رسید ،

تا انتهای جاده ها نمی توان رفت ...

زیرا هر کدام تکرار دیگریست ...

تکرار رفتن ها ، تکرار با تو بودن ها و بی تو بودن ها ...

تکرار شکستن قلب ها ، تکرار یادها ...

تکرار پیمان ها و تکرار گسسته شدن آن ها ...

تکرار فاصله های بی انتها ...

تکرار تکرار شدن ها ...

و تکرار ها ...

... لعنت به این فاصله ها که ما را از هم جدا کردند ...

باز برای تو نوشتم و با یاد تو ، کاش بودی ...

کاش می دیدی که فراموش نمی شوی و بلکه چگونه تکرار می شود

از تو گفتن ها ...

دوستت دارم تا ابد ، تا همیشه ...

بگذار دوست داشتن هایم هم تکرار شوند ...

 

عشق و عشق ...

یادته ؟ خودت اینو بهم گفتی :

فاصله ها هیچ وقت حریف خاطره ها نمی شوند ...

اما امروز  ...

بیادتم ...


+ نوشته شده در چهارشنبه 87/2/18 ساعت 9:4 عصر توسط سارا | نظر